تبعیض قیمت
Price Discrimination
تبعیض قیمت یعنی کالاهای کاملا مشابه را با قیمتهای متفاوت بفروشیم.
مثلا بلیت موزهها برای گردشگران ایرانی و خارجی یکی نیست.
فلسفه تبعیض قیمت این است که از کسانی که حاضرند پول بیشتر بدهند، پول بیشتر بگیریم. و سود بنگاه را حداکثر کنیم.
بهانهها...
در موارد زیادی دو کالا کاملا مشابه هستند. مثل دو شیشه عطر از یک کارخانه که بوی آنها هیچ تفاوتی ندارد. اما کارخانه برای آن که بتواند در قیمت تبعیض قائل شود به یک بهانه نیاز دارد.
این کارخانه ممکن است طراحی متفاوت برای شیشهها در نظر بگیرد. یا حجم متفاوتی از این دو عطر را بفروشد. شاید بستههایی طراحی کند و در کنار هر شیشه کالاهای متفاوت مثل اسپری و افترشیو بگذارد.
نوع اول تبعیض قیمت:
هر کالا را به هر مشتری با یک قیمت متفاوت بفروشید. طبیعی است که تمام کالاها به همین شیوه فروخته شود.
در مورد تاکسی دربست تا حد زیادی وضعیت این طور است. راننده از شما میپرسد چقدر حاضرید برای کرایه پرداخت کنید؟ البته طبیعی است که راننده هر پیشنهادی را قبول نکند.
در دنیای واقعی تبعیض نوع اول کمتر رخ میدهد.
نوع دوم تبعیض قیمت:
وقتی فروشنده قیمت فروش هر واحد از یک محصول را با توجه به مقدار خرید تغییر میدهد.
یک مثال بسیار مشهور «دوتا بخر و سهتا ببر» است.
در این حالت کسی از تبعیض ناراحت نمیشود. مردم بسیاری طالب کالای گرانتر در بستهبندی کوچکتر هستند.
نوع سوم تبعیض قیمت:
قیمت برای گروههای مختلف متفاوت است.
قیمت یک کتاب کاملا مشابه در آمریکا و استرالیا برابر نیست. یا قیمت لیمو در شیراز و تهران فرق میکند. برخی از سالنهای تئاتر برای دانشجوها نیمبها هستند.
آربیتراژ:
توجه کنید که اگر این گروهها به سادگی بتوانند با هم مبادله کنند، تبعیض قیمت از بین میرود. یعنی اگر قیمت لیمو در کرج و تهران نابرابر باشد، عدهای از مردم لیمو را از کرج به تهران میآورند. این کار تا زمانی اتفاق میافتد که قیمت در دو شهر یکی شود. به این فرایند در اصطلاح آربیتراژ میگویند.
هزینه آربیتراژ بین بازار تهران و شیراز زیاد است. پس میشود بین مردم شیراز و تهران تبعیض قایل شد.
مثلا ممکن است دانشجویی بلیت نیمبها را تهیه کند و بعد آن را با 0.75 قیمت به دیگران بفروشد. وقتی تعداد زیادی دانشجو متوجه این موقعیت بشوند، در عمل قیمت کاهش پیدا خواهد کرد.
نکته هیجانانگیز این است که با آگاهی از تبعیض قیمت میفهمیم که هر کالای گرانتر الزاما بهتر نیست. با نگاه کردن به برچسب قیمتها نمیشود به سادگی در مورد کیفیت قضاوت کرد. شاید قیمت متفاوت تنها روشی باشد برای حداکثر کردن سود شرکت، و نه حداکثر کردن مطلوبیت برای مصرفکننده.