
چگونگی بقا در یک بحران اقتصادی و رونق پس از آن
براساس یک تحلیل، طی بحران اقتصادی سالهای 1980، 1990 و 2000 ، 17٪ از 4700 شرکت مورد مطالعه؛ وضعیت بدی را گذراندند؛ آنها ورشکسته شده و یا توسط سایر شرکتها خریداری شدند. اما در مقابل 9٪ از شرکتها رونق گرفتند و حداقل به ميزان 10٪ فروش بيشتري داشتند.
تجزیه و تحلیل اخیر Bain كه متمركز بر دادههای رکودهاي اقتصادی بزرگ هستند نيز اين یافته ها را تأييد مي كند، تحلیلها نشان میدهد که 10٪ از شرکتهای برتر مورد مطالعه نه تنها زنده مانده اند بلکه درآمدهای آنها در طی مدت رکود به طور مداوم سير صعودی داشته و پس از آن نیز به رشد خود ادامه داده است.
دليل اين موضوع تا حدودی زيادي مرتبط به اقداماتی است که این شرکتها قبل از رکود اقتصادی انجام دادهاند.
اما شركتها هنگام مواجهه با بحران های اقتصادی چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟ این تحقیق بر سه نکته تاکید دارد:
1) بر تصمیمگیری متمرکز شوید.
بلاتکلیفی و عدم قطعیت در شرایط رکود اقتصادی سازمانها را با شرايطي مواجه میکند كه نیازمند تدابیر و تصمیمگیریهایی در سراسر سازمان است. بنابراين در اين شرايط سطحی از تمرکز زدایی در سازمان ها لازم است. سازمانها باید تلاش کنند قبل از انجام اقدامات مهم ورودي هاي مرتبط لازم را از کارکنان در همه سطوح دريافت كنند.
2) آنسوی اخراج کارکنان را ببینید.
شرکتهایی که از یک بحران در شدیدترین شکل با موفقیت بیرون میآیند، جهت کاهش هزینههای پرسنلی و بهبود عملیاتی؛ تمایل کمی نسبت به اخراج پرسنل به عنوان راهحل از خود نشان میدهند. چراکه در فرایند اخراج فقط کارکنان متضرر نمیشوند بلکه هزینههای سنگینی بر شرکتها اعمال می گردد(استخدام و آموزش گران است.) خوشبختانه، در صورت لزوم اخراج تنها راه کاهش هزینه های کار نیست. شركت ها بايد در نظر داشته باشند كه در عوض اين كاهش هزينه آنها ساعات کاري و کارایی كمتري خواهند داشت.
3) در توسعه فناوری سرمایه گذاری کنید.
اولین دلیل در اولویت قرار گرفتن تحول دیجیتالی قبل یا در حين رکود این است که تجزیه و تحلیل بهتر میتواند به مدیریت کمک کند تا وضعیت کسبوکار، چگونگی تأثیر رکود بر آن، و نقاطي كه در آن امکان پیشرفت عملیاتی وجود دارد را بهتر درك كند. دلیل دوم این است که سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات باعث میشود که شرکتها چابکتر شوند و بنابراین قادر به کنترل عدم قطعيت و تغییرات سریع ناشی از رکود باشند.